۳۰ شهریور ۱۳۸۸

سبز و صبور

برادر بزرگوار جناب اقای توکلی!
سلام بر شما

گرچه مخاطب مستقیم نامه ی شما "ما" نبوده ایم ولی از آنجا که "ما" هم به نوعی حجت نامه ی شما بر صدق گفتارتان -برای هدایت بزرگان- بوده ایم شاید این پاسخ نامربوط نباشد.
"حوادث گزنده و تلخ" ی که شما از آن یاد کرده اید سابقه ای بیش از دو سه ماه دارد. مسامحه ای هم اگر قرار است برقرار باشد اجازه بدهید بگوییم چهار ماه! از زمانی که مهندس موسوی رسما کاندیداتوری خود را برای دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد.
"رفتار و ظاهر" ما با پیش از انتخابات تفاوتی نکرده است "ما"همانی هستیم که از همه ی تریبونهای رسمی و از زبان اکابر حکومت به "مردم پرشور" تعبیر شدیم.در آن روزگار نه کسی از رفتار "ما" خرده گرفت و نه ادعایی بر غیر استاندارد بودن ظاهر "ما" اقامه شد، همچنان که اگر با همین رفتار و همین ظاهر – زبانم لال – نماز جمعه را به آقای احمد خاتمی اقتدا کنیم همین دوربین های "صدا و سیما" از هیچ close up و knee shot و medium shot و long shot وهر تکنیک دیگری با تلفیق و تلمیح موسیقی پاپ و رپ برای روایت "حماسه ی حضور" دریغ نمی کند.

برادر جان!
آنان از"ما" که مسلمانند به رغم شما از این بابت خود را طلبکار کسی نمی دانند. شما که به استناد شعار "جمهوری ایرانی" اعراض از قانون و اسلام را در "ما" یافته ای، در صدای الله اکبر های شبانه و یاحسین های جانانه ی "ما" چه می یابی؟ همان قرآن هایی بر سر نیزه؟!

تردیدی ندارم که بین "ما" و شما یک تفاوت اساسی هست. ما ولایت مطلقه را جز شایسته ی حضرت حق نمی دانیم. خدایی که تردید ابراهیم خلیل را تاب می آورد و دوستش محمد را بی نیاز از مردمش نمی داند. خدایی که یک بنده اش علی است و آن بنده ی دیگرش... باز هم علی! بگذریم. بحث نظری در باب اسلام و یاری خواستن از عقل و نقل در این مقال، حوصله می خواهد و سواد، که اولی را شما نداری و دومی را من!
و اما آنانی از "ما" که به معجزه ی اسلام شما از دین گریزانند، ایران را خانه ای می دانند که آباد کردن خاک آن و تقدیم شادمانی و آزادی به اهل آن، تقدیری است که برامدن آن، وظیفه دستهای پیوسته آنان است. در نگاه شما شاید آنان گروهی مرتد و شایسته ی نابودی باشند، ولی به خدای مریم قسم که شما و همه ی زهاد دروغزن حکومتی تا هزار سال دیگر هم پاکی آسمان آنان را درنخواهید یافت. این منش شما و اطرافیان شماست که بر جایگاه خدا بنشینید و- چنان که فریسیان و کاهنان در عصر مسیح! - خلق را داوری کنید.

برادر!
در توضیح خصلت دوم از خصائل چهارگانه ی "جریان موسوم به سبز" افشا کرده اید که پشتیبان "ما" بیگانگانی هستند که با اسلام و مسلمانان و استقلال ایران ضدیت دارند. سی سال گذشت! قصدی بر نوآوری در ایراد اتهام نیست؟ می شود که شما از سر اکرام و صرفا برای تنویر افکار "ما" گم شدگان در ظلمات، فقط چند نمونه از اعتراضاتی که از اول انقلاب تا امروز برزبان مردم و قلم رسانه های مستقل و نویسندگان و گویندگان جاری شده است و سلسله جنبان آن بیگانگان نبوده باشند را شمارش بفرمائید؟
آخر برادر جان! اگر شما در همه ی عالم برای خود دوستی باقی نگذاشته اید این حجت حقانیت شماست؟! اگر اعتراض "ما" به دلیل آشفتگی های شما در سیاست خارجی، از طرف هر کس دیگری تایید شود این دلیل سر سپردگی "ما" ست؟! شما که به حول و قوه ی الهی هم دکتری، و هم در دستگاه ولایت کم کلیددار کارهای اساسی نبوده ای، نگاه کن، انصاف بده و خودت قضاوت کن. وطن بربادده و آبروی اسلام برو منافق و متظاهر کیست؟

همشهری!
"نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" به معنای قبول ظلم و جنایت نیست، موضوع طرح اولویتهاست.مگر شما خودت خانه ی آتش گرفته و خانواده ی اسیر آتشت را رها میکنی تا از هم ریشت، در برابر اراذلی در دعوایی که چهارتا کوچه پائینتر اتفاق افتاده حمایت کنی؟ آنهم نه حمایتی به تن، عربده ای بی خطر و از دور!
در مورد شعار "مرگ بر روسیه"، حق با شماست! اصولا "مرگ" شعار خوبی نیست. از این بابت از شما عذر خواهی می کنیم. لطفا ضمن ابلاغ مراتب اعتذار ما، این پیام کوچک را هم از جانب "ما" به تاواریش های کرملین ابلاغ بفرمائید.:
"به یاری خدای لطیف روزگار بازی کردن شما با عزت و غرور مردم ایران در پوکرهای سیاسی سرآمده است."

برادر دلاور!
"ما" را از سرآمدن دوران "مدارا"ی حکومت خیلی ترسانیدید. شما مسلمانی و یقینا مرادت از "مدارا" همان چیزی است که در فرهنگ اسلامی تعریف شده است. آنچه را که در این مدت بر "ما" گذشت با آنچه از مفهوم این کلمه عایدت می شود در برابر هم بگذار موارد مشابه با هم را جایی جداگانه بنویس و برای خودت بخوان. ضمنا، الگوی چین و "میدان تیان ان مین" برای کسی هراس آوراست که عاشورا را شکست دانسته باشد. تو در نگاه سوخته ی "مادر سهراب" شکست را یافتی؟
"ما" اما، با همه ی شرافتمان پیمان بسته ایم که هیچگاه آرمانهای راه سبز را آلوده نکنیم "ما" - مثل نگاه مادر سهراب - سنگین و صبور و آرام به پیش می رویم و هیچکس را به خشونت تهدید نمی کنیم. تخته و شلاق، کنده و ساطور، داغ و درفش، سپاه قزلباش و آتش ارزانی شما.
"ما" ایمان داریم که "آزادی" کلام پاکیزه ای است که با دستهای توانای خدای لطیف حراست خواهد شد. چشمه ی زلالی است که با چشمهای خدا نظارت خواهد شد.
و شما نگران نباش...!

والله خیرٌ حافظا و هوالعلی العظیم

درباره من

من چه سبزم امروز و چه اندازه دلم بیتاب است...